یوفوها از بین رفته اند: چرا بیگانگان از زمین دیدن نمی کنند؟
آیا واقعا بشقاب پرنده ها از زمین دیدن می کنند؟
برای چندین دهه، عموم مردم مجذوب این ایده بودند که بیگانگان از دنیای دیگری به زمین ما می آیند. دلیل بازدید آنها و میزان دخالت آنها بسته به اینکه از چه کسی بپرسید متفاوت است.
شاید دولت در این امر دخالت داشته باشد. شاید خیلی وقت است که بشقاب پرنده ها به اینجا می آیند. شاید حتی مردم را می ربایند و می برند. اعتقاد به بازدید از بیگانگان امروزه یکی از محبوب ترین نظریه های حاشیه ای است که فرهنگ های سراسر جهان را در بر می گیرد.
البته دیگرانی هم هستند که می گویند همه اینها یک مشت بالونی است. آنها به شما خواهند گفت که هیچ مدرک واقعی وجود ندارد که یک فرهنگ بیگانه تا به حال از این سیاره بازدید کرده باشد. برای کسانی که مایلند خیال پردازی را کنار بگذارند و واقع بینانه به چیزها بنگرند، می توان به راحتی مشاهدات و به اصطلاح اثبات ها را توضیح داد.
در مورد من، من کاملاً ذهن باز هستم. اما وقتی پدیده بشقاب پرنده را به طور کلی در نظر میگیرم، گاهی اوقات به این فکر میکنم که شاید مخالفان درست میگویند. منطق زیادی در برابر اکثر نظریه های مربوط به بیگانگان وجود دارد و هیچ مدرک واقعی یافت نمی شود.
در حالی که نه تنها ممکن است، بلکه محتمل است که حیات بیگانه در جایی در کهکشان وجود داشته باشد، ما هیچ دلیل محکمی نداریم که فکر کنیم آنها در حال حاضر به اینجا می آیند.
فال شمع آنلاین
بنابراین، برای اهداف این مقاله، من به عنوان وکیل شیطان خدمت می کنم و از تیرها و تیرهایی که همراه با آن موقعیت است رنج می برم.
در اینجا می رویم: بشقاب پرنده ها از بین رفتند.
جادوی جذب ثروت با شمع تراپی | جذب ثروت و پول
مشاهدات و حساب های دست اول
هر زمان که مردم ادعا می کنند که یک بشقاب پرنده یا هر موجود غیرعادی دیگری را برای این موضوع مشاهده کرده اند، باید به چهار احتمال فکر کنیم. این در مورد بیگانگان، پاگنده ها، ارواح و حتی موجودات روحانی که برای اهداف ظاهراً خوش خیم ظاهر می شوند صدق می کند.
فال شمع آنلاین
1. مردم دروغ می گویند
در حالی که من شخصاً نمی توانم آن را درک کنم، برخی از مردم در تلاش برای رسیدن به شهرت، ثروت یا گاهی به دلایل عجیب و غریبی که فقط برای آنها شناخته شده است، داستان هایی اختراع می کنند. گاهی اوقات آنها فقط کمی سرگرم می شوند و آن را یک شوخی می دانند. دلیل آنها هر چه باشد، درصد مشخصی از مشاهده یوفوها را می توان به افرادی نسبت داد که داستان های بلند تعریف می کنند.
2. ضربه روانی
احتمال دوم این است که شاهد یک نوع رویداد روانی داشته باشد که باعث توهم آنها شود. مغز یک عضو پیچیده است و برخی از اختلالات می تواند باعث شود افراد در تفکیک واقعیت از روی محصولات شکسته ذهن خود با مشکل مواجه شوند. گاهی اوقات، متأسفانه، افراد ممکن است برای سال ها یا دهه ها بدون تشخیص باقی بمانند.
حتی در غیر این صورت افراد سالم از نظر روانی نیز ممکن است در هنگام بیماری یا در شرایط استرس زا دچار مشکلاتی شوند. وقتی اسکروج دیدن روح مارلی را به یک سیب زمینی کم کار نسبت می دهد، به اسکروج در سرود کریسمس فکر می کنم . مطمئناً این نوع شلیک نادرست ذهنی درصد مشخصی از مشاهده یوفوها را تشکیل می دهد.
3. اشتباهات قضاوت
مردم ممکن است به سادگی اشتباه کنند. هر نور عجیبی در آسمان می تواند غافلگیر کننده و کمی ترسناک باشد، اما این باعث نمی شود که منشاء بیگانه داشته باشند. برخی از مشاهده های بشقاب پرنده در همسایگی پایگاه های نظامی را می توان با هواپیماهای طبقه بندی شده ای که به ندرت توسط عموم دیده می شود توضیح داد.
برخی دیگر ممکن است هواپیماهای معمولی باشند که از زاویه ای عجیب و غریب دیده می شوند. گاهی اوقات ذهن ما دلایل عجیب و غریبی برای چیزهایی ایجاد می کند که اگر بخواهیم متوقف شویم و به آن فکر کنیم، می تواند توضیحاتی کاملاً پیش پا افتاده داشته باشد. این بخش دیگری از مشاهده یوفوهای گزارش شده را شامل می شود.
4. بیگانگان
البته احتمال چهارم این است که شاهد واقعاً کاردستی از دنیای دیگری دیده است. این کمترین محتمل در بین چهار توضیح است، اما مشکل این است که ما هرگز نمیتوانیم بفهمیم که در سر شخص دیگری چه میگذرد. حتی آنهایی که ممکن است واقعاً با یک بشقاب پرنده بیگانه واقعی مواجه شده باشند، اغلب دیوانه یا نادرست شناخته می شوند.
با این حال، من اعتراف می کنم که برخی از شاهدان بسیار معتبر هستند. رد کردن مشاهدات خلبانان خطوط هوایی و پرسنل نظامی بسیار سخت است. در حالی که نکات بالا هنوز اعمال می شود، آنها به دلیل ماهیت حرفه خود برای رسیدگی به ناهنجاری ها و اتفاقات عجیب و غریب در پرواز آموزش دیده اند.
اینها افرادی هستند که بعید است شغل خود را با ادعاهای مزخرفات خیالی به خطر بیندازند. وقتی می گویند چیز عجیبی دیده اند، باور نکردن آنها سخت است.
آیا مشاهده هواپیماهایی که زمانی طبقه بندی شده بودند، مانند بمب افکن رادارگریز، دلیل بسیاری از برخوردهای ادعایی بشقاب پرنده است؟
آدم ربایی و ملاقات با بیگانگان
برخی از مردم فقط بشقاب پرنده ها را نمی بینند، بلکه خودشان به بیگانگان برخورد می کنند. بسیاری از ما مجموعه رویدادهای کلاسیک را می شناسیم: بیگانگان در شب ظاهر می شوند و به نوعی بدون شکستن چیزی وارد یک خانه قفل شده می شوند. قربانی می داند که آنجا هستند، اما نمی تواند حرکت کند. نکته بعدی که قربانی میداند که به یک میز در یک کشتی بیگانه بسته شده است و کاوشگری آغاز میشود.
یک بار اتفاق افتادن این اتفاق باید وحشتناک باشد، اما بسیاری از قربانیان یک عمر ربوده شدن توسط بیگانگان را تحمل می کنند، از زمانی که کودک هستند. اغلب این تروماها فقط تحت هیپنوتیزم آشکار می شوند. اولین مورد و یکی از معروف ترین این برخوردها ربوده شدن بتی و بارنی هیل بود .
اما معلوم شد که یک توضیح بالینی برای این وجود دارد، هر چقدر هم که عجیب به نظر برسد. فلج خواب اختلالی است که در آن افراد در نوعی برزخ بین خواب و بیداری به دام می افتند. آنها تا حدی از محیط اطراف خود آگاه هستند اما قادر به حرکت یا صحبت نیستند.
فلج خواب اغلب با توهمات و احساسات سرکوبگرانه وحشت همراه است. قربانیان ممکن است حضور تهدیدآمیزی را در اتاق با آنها احساس کنند. در طول تاریخ، این با شیاطینی که قربانی را عذاب میدهند، یا اخیراً متجاوزان بیگانه که در آنجا توقف میکنند، توضیح داده شده است.
البته نه حضوری وجود دارد، نه بیگانه و نه خطری. این صرفاً محصول ذهن حالت رویایی آنهاست. اما تا زمانی که علم این پدیده را درک نکرد، مردم در اختراع انواع توضیح آزاد بودند.
همچنین در مورد مکاشفه هایی که از طریق هیپنوتیزم انجام می شود، اختلاف نظر وجود دارد. منتقدان می گویند که افراد در حالت هیپنوتیزم به قدری قابل تلقین هستند که نمی توان فهمید یک خاطره واقعی یا چیزی تصور شده را به یاد می آورند. حتی ممکن است بهاصطلاح خاطرات، احتمالاً سهواً توسط هیپنوتیزور ایجاد شود. این به عنوان یکی از بزرگترین مشکلات پرونده هیل ذکر شده است.
سقوط رازول
در سال 1947، یک کشتی از دنیای دیگری در مزرعه ای در نزدیکی رازول، نیومکزیکو سقوط کرد. دولت به سرعت وارد عمل شد، همه چیز را پاک کرد و چند جسد بیگانه و شاید حتی یک جسد زنده را با خود برد. ارتش در ابتدا گفت که این یک بشقاب پرنده است، اما به سرعت نظر خود را تغییر دادند، آن را بالون هواشناسی نامیدند و به درستی مردم محلی را تهدید کردند که دهان خود را ببندند.
این داستان است و سی سال پیش بسیار جذاب بود. حتی برخی شاهدان عینی بودند که برای تأیید آنچه دیدند و تهدیدهای بعدی دولت آمدند. اما در سال 1994 پروندههای Project Mogul از طبقهبندی خارج شدند و حقیقت آنچه واقعاً در Roswell رخ داد آشکار شد.
پروژه مغول یک عملیات فوق سری بود که توسط ایالات متحده انجام شد و بالن های نظارتی در ارتفاع بالا انجام شد. از آنجایی که هدف این نظارت، اتحاد جماهیر شوروی بود، که ایالات متحده از زمان پایان جنگ جهانی دوم چند سال قبل به طور فزایندهای روابط یخی با آن داشت، ارتش قصد نداشت خطر افشای پروژه مخفیانه خود را به خطر بیندازد. بنابراین، زمانی که یکی از بالونهای مخفی مغولشان در نیومکزیکو سقوط کرد، هیچ حال و حوصلهای برای صحبت در مورد آن نداشتند، و طبیعتاً پنهانکاری صورت گرفت.
به نظر می رسد که این کار همه چیز را خوب و مرتب می کند، اما البته، اگر به بشقاب پرنده اعتقاد دارید، برای شما کار نمی کند. در واقع، این ممکن است فقط نشانه ای از این باشد که آنچه دولت واقعاً سعی دارد سرپوش بگذارد، سقوط بشقاب پرنده در رازول است!
گروم لیک (منطقه 51)
پایگاه دریاچه گروم، با نام مستعار منطقه 51، ممکن است تنها ترین قسمت از افسانه های بشقاب پرنده باشد. تاسیسات در گروم لیک، نوادا، یک مکان تحت کنترل دولت است که در آن آزمایش و توسعه فوق سری انجام می شود. به نظر من، این بلافاصله آن را به عنوان شواهد احتمالی هرگونه فعالیت بیگانه از لیست خارج می کند.
منطقه 51 بسیار امن است و توسط حریم هوایی محدود احاطه شده است. با هواپیماهای محرمانه ای که در اطراف پرواز می کنند، و چه کسی می داند چه چیز دیگری، هیچ راهی وجود ندارد که به طور قطعی بگوییم هر چیزی که در نزدیکی این مرکز مشاهده می شود منشأ بیگانه دارد. توضيحات بسيار زيادي وجود دارد، از جمله تكنولوژي تجربي و فوق محرمانه كه توسط انسانهاي عادي توسعه يافته است.
در حالی که برخی از هواپیماهای فوق محرمانه آزمایش شده در گروم لیک از آن زمان از حالت طبقه بندی خارج شده اند و برای عموم شناخته شده اند، ما هیچ راهی برای کشف آنچه اکنون در آنجا اتفاق می افتد نداریم و دولت صحبت نمی کند. مطمئناً، میتوانیم فرض کنیم که پروژههای شگفتانگیزی وجود دارد و احتمالاً چند چیز وجود دارد که نمیخواهیم درباره آنها بدانیم، اما این بدان معنا نیست که منشأ بیگانه دارد.
البته داستان هایی از هواپیماهای بیگانه مستقر در پایگاه و هواپیماهای ساخت بشر که با مهندسی معکوس از فناوری بیگانگان ساخته شده اند وجود دارد. یکی از معروف ترین آنها مربوط به مردی به نام باب لازار است که ادعا می کرد در این مرکز کار کرده و شاهد چیزهای عجیب و غریب زیادی بوده است.
حلقه های برش
دایره های محصول پدیده ای است که در آن الگوهای هندسی به طور مرموزی در مزارع، اغلب یک شبه ظاهر می شوند. البته، بدون هیچ توضیح فوری، به مظنونین معمولی می پردازیم: بیگانگان!
از دهه 1970، این حلقههای عجیب و غریب، که گاه طرحهای پیچیدهای داشتند، در مزارع حومههای انگلیسی ظاهر شدند. هنگامی که رسانه ها شروع به گزارش در مورد آنها کردند، آنها در زمینه های مختلف در سراسر جهان ظاهر شدند. اگر بیگانگان مسئول نبودند، چه کسی می توانست این کار را انجام دهد؟
معلوم شد که این دو جوان انگلیسی به نام داگ بوور و دیو چورلی بودند که هر دو، طبق همه حسابها، کاملاً انسان بودند. در سال 1991 آنها نشان دادند که چگونه با استفاده از طناب، تختهها، کلاهک توپی و اندکی هندسه، صدها شکل زراعی ایجاد کردند.
البته، دو نفر نمیتوانستند همه هزاران دایرهی کشتزاری را که در سرتاسر جهان گزارش شدهاند ایجاد کنند، اما افشای آنها نشان داد که ساختن یک تشکیل محصول واقعاً چندان سخت نیست. اگر آنها می توانستند این کار را انجام دهند، تقریباً هر کسی که انگیزه مناسبی دارد نیز می تواند، بدون نیاز به فناوری بیگانه.
نظریه فضانوردان باستان
به گفته طرفداران نظریه فضانوردان باستان، بازدید از بیگانگان برای مدت بسیار طولانی اتفاق افتاده است. برای اثبات این موضوع، تنها باید به هنر، ادبیات و معماری به جا مانده از اجدادمان نگاه کرد.
به عنوان مثال، در برخی موارد، مانند هرم بزرگ جیزه ، به نظر می رسد که انسان ها در حال ساخت اشیایی بسیار فراتر از آنچه فناوری آنها اجازه می دهد، بوده است. چه چیز دیگری ایجاد چنین ساختار شگفت انگیزی را در دوران باستان توضیح می دهد؟
خطوط نازکا در پرو نمونه عالی دیگری است. در اینجا، به نظر میرسد که انسانهای باستان نقاشیهای عظیمی بر روی سطح زمین ایجاد کردهاند، بهقدری عظیم که ممکن است تنها توسط هواپیماهای هوابرد دیده شوند. برخی به نظر می رسد باند فرودگاه هستند، احتمالاً برای نوعی از کشتی های هوایی، در حالی که برخی دیگر تصاویری مانند میمون، مرغ مگس خوار، و عنکبوت هستند.
از آنجایی که مردم ناسکا باستانی هیچ هلیکوپتر، هواپیما یا دایریبلی که ما از آن می شناسیم نداشتند، و هیچ مکان مرتفعی برای مشاهده آثار هنری وجود نداشت، فقط می توانیم فرض کنیم که این نقاشی ها برای یا توسط بازدیدکنندگان بیگانه ساخته شده اند. اما این فرض یک فرض بزرگ است.
منطقه ناسکا یک بیابان است و هر فرهنگ باستانی که در آن زندگی می کند مطمئناً سختی های زیادی را تجربه کرده است. دین آنها، مانند بسیاری از افراد در آمریکای جنوبی در آن زمان، از خدایان می خواست که آنچه را که برای زنده ماندن نیاز دارند به آنها بدهند.
بنابراین، آیا احتمال بیشتری وجود دارد که این خطوط بخشی از دین باستانی باشد و برای خشنود کردن خدایان خشمگین باشد؟ یا، آیا این احتمال بیشتر است که فرهنگی که در تلاش برای بقا در یک منطقه بیابانی خشن است، هزاران ساعت از زمان خود را برای ترسیم تصاویر غول پیکر برای فضانوردان اختصاص دهد؟
این نوع تفکر تحریف شده، به طور کلی، همان چیزی است که نظریه فضانوردان باستانی را آزار می دهد. توضيحات قابل قبول به نفع روايات عجيب و غريب كه با نظريه ديدار بيگانگان مطابقت دارند كنار گذاشته شده است.
آیا منطقی نیست که مردم باستان کاملاً قادر به ساختن اهرام خود بودند، نقاشی هایی خلق می کردند که می دانستند فقط خدایان می توانند آنها را ببینند، و آثار هنری خلق می کردند که در عین حال که شبیه یک آدم فضایی است، چیزی بیش از تصویری از فرهنگ عجیب و غریب نیست. وجود، موجودیت؟
همه آنچه گفته شد، تئوری فضانوردان باستانی جالب است، حتی اگر قورت دادن آن کمی سخت باشد.
آیا تمدن بیگانه بشریت را شکل داده است؟
توطئه و پنهان کاری دولت
اگر بشقاب پرنده ها از سیاره ما بازدید می کنند، چرا دولت از آن خبر ندارد؟ به خصوص در این جهان پس از 11 سپتامبر، جایی که هر چیزی بزرگتر از یک کبوتر ممکن است در صورت نقض حریم هوایی اشتباه گلوله شود، چگونه قدرتمندترین کشورهای جهان می توانند از فضاپیماهای بیگانه در جو ما اطلاعی نداشته باشند؟
اگر بیگانگان واقعا در اینجا، ساده ترین پاسخ این است: دولت انجام می دانم، و آنها در حال نگه داشتن آن در پایین کم است. تئوری های توطئه در مورد سرپوش گذاشتن بر دانش بازدید از بیگانگان توسط دولت های جهان چیز جدیدی نیست.
برخی می گویند دولت هایی مانند ایالات متحده، بریتانیا، چین و روسیه با بیگانگان درگیر هستند و آن را مخفی نگه می دارند. برخی دیگر می گویند که دولت ها همه چیز را ساکت نگه می دارند زیرا هیچ کاری نمی توانند در مورد آن انجام دهند، و بشقاب پرنده ها در واقع بزرگترین تهدید برای دفاع ملی هر کشور هستند.
بیایید کلاه های حلبی خود را برداریم و لحظه ای به این موضوع فکر کنیم. برای اینکه این تئوری عمل کند، به این معنی است که هر کشوری در جهان، یا حداقل بزرگترین آنها، باید برای حمایت از این حیله در یک صفحه باشند. این بدان معناست که، برای مثال، در طول جنگ سرد، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی باید هر موضوع دیگری را کنار میگذاشتند و بر سر پیمانی توافق میکردند که اطلاعات مربوط به بشقاب پرندهها را از مردم دور نگه دارند.
بعلاوه، یوفوها در همه کشورها دیده می شوند، نه فقط در کشورهای بزرگ. نزدیک به 200 کشور جداگانه در جهان وجود دارد که به معنای تقریباً 200 دولت و تقریباً به همان تعداد ارتش است. پس حتی یک نفر از آنها بیرون نیامده است که بگوید حضرت بقیع مقدس! بیگانگان اینجا هستند!
ممکن است باور داشته باشید که دولت شما مدرکی مبنی بر بازدید بیگانگان پنهان می کند و این قابل قبول است. اما آیا واقعاً معتقدید که تک تک کشورهای جهان در آن نقش دارند؟ اگر چنین باشد، این تنها چیزی در تاریخ بشریت خواهد بود که هر فرهنگی بر آن اتفاق نظر دارد.
بشقاب پرنده ها از کجا می آیند؟
با ترکیب همه موارد فوق، فکر می کنم یکی از بزرگترین مشکلات باورمندان به بشقاب پرنده این است که نژاد بیگانه ممکن است از کجا سرچشمه بگیرد و چقدر باید برای رسیدن به زمین سفر کند.
تا آنجا که ما می دانیم، یک محدودیت سرعت کیهانی وجود دارد که بر هر چیزی با جرم حاکم است. هیچ کشتی یا موجودی نمی تواند با سرعت نور حرکت کند یا حتی بدون عواقب به آن نزدیک شود. درست مانند ما، بیگانگان نیز مشمول این قانون فیزیک خواهند بود.
نزدیکترین منظومه شمسی به منظومه شمسی آلفا قنطورس است. با فناوری فعلی ما، بیش از 150000 سال طول می کشد تا به آنجا برسیم. برای یک نژاد بیگانه که نزدیک به سرعت نور حرکت می کند، بیش از چهار سال طول می کشد. اگر آنها از Zeta Reticuli می آمدند، منظومه ستاره ای که گاهی اوقات به عنوان یک دنیای خانه احتمالی برای بازدیدکنندگان بیگانه ذکر می شد، ده برابر بیشتر طول می کشید.
کهکشان راه شیری بسیار بزرگ است و ستارگان و سیارات بسیار بسیار دور از هم قرار دارند. با توجه به علم فیزیک که ما می شناسیم، سال ها، دهه ها یا قرن ها طول می کشد تا حتی به نزدیک ترین سیارات قابل سکونت برسیم. در این مرحله، ممکن است فکر کنید که قهرمانان اکشن علمی-تخیلی مورد علاقه شما کمی به ما دروغ گفته اند.
البته، این احتمال را از بین میبرد که یک نژاد بیگانه فناوریای را کشف کرده است که ما هنوز آن را درک نکردهایم. حتی برخی از دانشمندان زمینی به این ایده علاقه دارند که ممکن است فضا را “پیچ” کرد و در نتیجه فاصله بین دو نقطه را کوتاه کرد.
این نه تنها قهرمانان علمی تخیلی شما را نجات میدهد، بلکه یکی از راههای توضیح این است که چگونه بشقاب پرندهها میتوانند چنین مسافتهای طولانی را در مدت زمان معقول طی کنند.
با این حال، آیا واقعاً بیگانگان فقط برای بازدید از زمین تا این حد سفر می کنند؟ آنها منابع ما را نمی دزدند، مردم ما را به تعداد زیاد می ربایند، یا به سیاره ما حمله نمی کنند . دلیل آمدن آنها هر چه باشد، به نظر نمی رسد که ارزش یک سفر طولانی را داشته باشد، حتی اگر این سفر اصلا امکان پذیر باشد.
آیا بیگانگان واقعاً از زمین دیدن می کنند؟
در پایان باید به چند نکته جالب در مورد پدیده بشقاب پرنده اشاره کرد، ابتدا در مورد واقعی بودن یا نبودن یوفوها.
پاسخ این است که بله، بشقاب پرنده ها وجود دارند . چه با چشم انسان و چه با رادار، گزارشهای زیادی از اشیاء پرنده ناشناس، انساننماهای پرنده و دیگر پدیدههای عجیب و غریب وجود دارد که قابل توضیح نیستند. اما این یک جهش منطقی است که فرض کنیم آنها منشأ بیگانه دارند در حالی که دلایل قابل قبول دیگری وجود دارد.
نکته دوم مربوط به واقعی بودن یا نبودن خود بیگانگان است. پاسخ، به نظر من، احتمالا این است. طبق معادله دریک ، احتمال زیادی وجود دارد که حیات بیگانه در کهکشان وجود داشته باشد. در واقع، اگر ما با چنین تمدنی ارتباط برقرار کنیم، بسیاری از دولتهای جهان برنامههایی دارند. آیا واقعاً نادان نیست که فرض کنیم ما تنها زندگی در کل کهکشان راه شیری هستیم؟
بنابراین، از بین تمام تئوری های ماوراء الطبیعه موجود، ممکن است بگویید بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی تنها آنهایی هستند که نه تنها محتمل ترین بلکه محتمل ترین هستند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.