صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم
محتسب نیز در این عیش نهانی دانست
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
می بیاور که ننازد به گل باغ جهان
هر که غارتگری باد خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت
ز اثر تربیت آصف ثانی دانست
پخش صوتی غزل با صدای موسوی گرمارودی:
تعبیر غزل شماره 48 حافظ در فال شما :
خواستنی ها را فقط از خدا بخواهید و دست به دامان بندگان او نشوید که تنها خدای متعال قادر مطلق است.
به زودی به مراد دلتان خواهید رسید اما در این راه مراقب باشید که از یاد خداوند غافل نشوید و تنها به او توکل کنید، برای رسیدن به پیروزی از دو کلید اصلی عقل و ایمان بهره بگیرید.
ترس و تردید را کنار گذاشته و با اراده فولادین و عزمی راسخ برای رسیدن به اهداف تان تلاش کنید.
✦✦✦✦
بیت اول
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
صوفی راستین با استفاده از کمک معجزهآسای شراب (به نور بادهی معرفت) اسرار جهان هستی را دریافت، آری به سرشت مردم وقتی که باده لعلفام نوشیدند، پی توان برد.
لعل و گوهر: ایهام تناسب دارند.
گوهر: به دو معنی معنای اول سنگ قیمتی و معنای دوم اصل و نژاد
لعل: به دو معنی سنگ قیمتی و استعاره از شراب
✦✦✦✦
بیت دوم
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
تنها بلبل به ارزش دفتر گل پی میبرد، چه هرکس یک برگ از کتابی بخواند معنیشناس نخواهد شد.
مرغ سحر: نام دیگر بلبل، در ادبیات فارسی مقام بلند دارد. در شعر حافظ علاوه برآنکه از بلبل بسیار یاد میشود، به نام دیگرش یعنی مرغ سحر نیز خوانده میشود.
✦✦✦✦
بیت سوم
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست
این جهان و آن جهان را بر دل کارآزموده و بلاکشیده نمایان و آشکار کردم بجز عشق تو که جاودانی است، هرچیز دیگر را زودگذر و ناپایدار شناخت.
مضمون این از مضامین شایع عرفانی است. یعنی دو جهان در جنب روی دوست و رضای او ارجی ندارد.
کارافتاده: کسی که با مردم معامله بسیار کرده باشد و تجربهکار باشد. کاردیده، گرم و سرد جهان چشیده.
باقی: دو معنی دارد: یکی پایدار و نقطه مقابل فانی، دوم بقیه و باقیمانده.
✦✦✦✦
بیت چهارم
آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم
محتسب نیز در این عیش نهانی دانست
آن روزگار سپری شد که به علت میگساری از عامیزادگان نادان و عوامالناس نگران باشم، نهی کننده از منکر نیز از عیش و نوش پنهانی من اکنون آگاه است و به روی خود نمیآورد.
✦✦✦✦
بیت پنجم
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست
یار دلستان آسایش و راحتی ما را خیر و صلاح حال نمیدانست وگرنه خود میدانست که ما چه اندازه تشویش خاطر و پریشانی و اضطراب داریم.
✦✦✦✦
بیت ششم
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست
آنکه همچون پیامبر اسلام به مقامی رسید که از نسیم یمن بوی حضرت رحمان را شنید، با میمنت و مبارکی نگاه خود سنگ و گل را به لعل و عقیق بدل تواند کرد.
باد یمانی: تلمیح دارد به سخن پیامبر درباره اویس قرنی که وی را ندیده ایمان آورد. فرمود: «انی اشم نفس الرحمن من قبل الیمن: بوی رحمان را از سوی یمن میشنوم.» حافظ در بیت چهارم غزل شماره ۳۹۰میسراید:
تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش
هر نفس با بوی رحمان میوزد باد یمن
✦✦✦✦
بیت هفتم
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
ای کسی که از کتاب خرد و مصلحتاندیشی آیه عشق و از جانگذشتگی را خواهی که بیاموزی، بیگمان به این لطیفه یزدانی چنانکه باید و شاید از این طریق پی نمیبری. یعنی از عقل به عشق راهی نیست.
✦✦✦✦
بیت هشتم
می بیاور که ننازد به گل باغ جهان
هر که غارتگری باد خزانی دانست
باده بده که هرکه از تاراج و دستبرد و تندباد خزان مرگ بر بوستان جهان آگاهی یافت، به صحبت گلها نمیبالد و فخر نمیفروشد.
✦✦✦✦
بیت نهم
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت
ز اثر تربیت آصف ثانی دانست
حافظ این مروارید به رشته کشیده به استعاره مراد شعر نغز را که سرود، از اثر خواجه قوامالدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع به دست آورد.